استراتژیهای مقابله فردی(رمضانی نژاد،1380).
از میان استراتژیهای که برای کمک به افراد پیشنهاد شده به 5 مورد از مهمترین آنها که در شکل (2-10) است،اشاره شده است:
ورزش : یکی از شیوههای که افراد میتوانند با استفاده ازآن بر فشار عصبی خود فایق آیند، ورزش است. اشخاصی که به طور منظم ورزش میکنند، کمتر از سایرین دچار حمله قلبی میشوند، احساس تنش و فشار عصبی کمتر و اعتماد به نفس بالاتری دارند.
استراحت: استراحت مناسب یکی از راههای مؤثر برای مقابله با فشار عصبی است. استراحت شکلهای مختلف دارد یکی از راههای استراحت کردن ، استفاده منظم از تعطیلات است. برداشت افراد نسبت به ویژگیهایی محیط سازمان بعد از بازگشت از مرخصی به طور بارزی تغییر میکند.
برنامه زمانی: عقیده بر این است که بسیاری از فشارهای روزانه را میتوان در مدیریت خوب زمان، کاهش داد و یا از بین برد. یکی از نگرشهای متداول در مدیریت زمان، تهیه فهرست اقداماتی است که در طول زمان باید انجام داد.
مدیریت نقش: مدیریت نقش به معنای آن است که فرد برای پرهیز از فشار کار، ابهام و تضاد ، فعالانه کار میکند. به عنوان مثال، اگر شما ندانید از شما چه انتظاری دارند نباید بنشینید و به این مسئله فکر کنید. بلکه در عوض از رئیس خود بخواهید در این مورد توضیح لازم را بدهد.
گروههای حامی: آخرین استراتژی مقابله با فشار عصبی ایجاد و حفظ گروههای حامی است. یک گروه پشتیبان، گروه سادهای متشکل از اعضاء خانواده یا دوستانی است که فرد میتواند وقت خود را با آنها بگذراند به عنوان مثال، رفتن به تماشای مسابقه بسکتبال با دو نفر از دوستان بعد از اتمام کار روزانه میتواند در کاهش فشار عصبی نقش مؤثری داشته باشد(مورهد، 1385
استراتژیهای مقابله سازمانی(علوی ، 1370).
راههای مقابله با استرس و فشار روانی در مورد افراد مختلف، متفاوت است. ولی به برخی از آنها که میتواند برای مدیران و کارکنان سازمانها مفید باشد اشاره میشود.
شناخت موقعیت: عدم شناخت موقعیت و نگرانی و اضطراب از آینده چیزی است که در نیروی انسانی سازمان سبب نگرانی و فشار روانی میگردد.
تجربه در کار: در پژوهشهایی که انجام گرفته مشاهده شده است که افراد کم تجربه به مراتب بیش از کسانی که در زمینهای تجربه اندوختهاند، دچار استرس و فشار میشوند. بنابراین توصیه میشود که مدیران جوان با مطالعه در زمینه کاری خود و آشنایی با تجارب مدیریت میزان فشار روانی خود را کاهش دهند.
پرهیز ازاشتغال به چندکار: بسیار دیده میشود که افراد از جمله مدیران و کارکنان سازمانها برای کسب درآمد بیشتر به چند کار که هر یک بار مسئولیتی خاص را بر دوش آن ها مینهد، میپردازند. هر چند فعالیت از ضروریات زندگی عصر ما است ،ولی اشتغال فکری به چند کار به ویژه اگر در زمینههای مختلف باشند موجب افزایش فشار روانی و نگرانی فرد میشوند.
مشارکت دادن دیگران در کار: مشارکت با دیگران در کار و مشارکت دادن زیردستان در کار از انبوه شدن و سردرگمی در کار میکاهد. آنانکه دیگران را در کارهای خود بویژه در مدیریت شرکت میدهند، بواقع از فکری آزاد برخوردارند و به دیگران احترام میگذارند. احترام به دیگران، سبب واکنش مناسب از سوی آنان میشود و بدین گونه واکنشهای تلافی جویانه و خصمانه جای خود را به واکنشهای ملایمت آمیز دوجانبه ، همکاری و همیاری و صمیمیت میدهد.