
واقعی و تدلیس آمیز بر تجارت خدمات شود.
کُد سازمان همکاری اقتصادی و توسعه راجع به آزادی حرکت سرمایهها به اعضا اجازه می دهد تا هر اقدامی را که برای حفظ نظم عمومی یا حمایت از سلامت عمومی، اخلاق و امنیت لازم است را اتخاذ نمایند. علاوه بر این، معاهده منشور انرژی دربردارنده استثنائاتی درخصوص نظم عمومی و حمایت از حیات انسانی، گیاهی و جانوری است.
در رابطه با نظم عمومی مطابق بند (ج)3 ماده 24، هر عضو متعاهد میتواند هر اقدامی را که ضروری میداند، اتخاذ کند، به جز اقداماتی که تعهدات معاهدهای راجع به سلب مالکیت و ضرر و زیآن های ناشی از جنگ و آشوبهای داخلی را متأثر میسازد.
در رابطه با حمایت از حیات انسانی، گیاهی، جانوری یا سلامت آن ها هر عضو متعاهد میتواند هر اقدامی را به عمل آورد، بشرطی که این اقدام منجر به تحمیل یک محدودیت تغییر شکل داده شده و مزورانه بر فعالیت اقتصادی در بخش انرژی نشود یا باعث ایجاد تبعیض غیرموجه و خودسرانه میان اطراف متعاهد یا سرمایهگذاران یا دیگر اشخاص ذی نفع طرف های متعاهد نگردد (ماده 24، بند (ب) 2)
بند دوم. استثنا امنیت ملّی
اغلب موافقتنامههای دوجانبه سرمایهگذاری دربردارنده استثنا امنیت ملّی نیستند. اما به نظر می رسد که اعضا متعاهد، حداقل بتوانند هر اقدامی را که شورای امنیت سازمان ملل اجازه داده است، به عمل آورند ماده 14 گاتس، نمونه بارزی از استثنا امنیت ملّی است.
«هیچ چیزی در این موافقتنامه نباید به نحوی تفسیر شود که …
ب) مانع از اقداماتی شود که هر دولت عضو برای حمایت از منافع ملّی و اساسی خود ضروری تشخیص داده است. این اقدامات میتواند شامل موارد ذیل باشد:
1. اقدامات راجع به مواد شکافنده یا ترکیب کننده هستههای اتمی یا موادی که از آن استخراج می شود.
2. اقداماتی که در زمان جنگ یا موارد اضطراری در روابط بینالمللی اتخاذ می شود یا
ج) مانع از اقدامات هر دولت عضو که در راستای تعهداتی که در منشور UN برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی اتخاذ شده است، بشود.»
بنابراین هیچ چیزی در گاتس مانع از عملکرد یک عضو در راستای حمایت از منافع ملّی خود یا تعهداتی که بر طبق منشور ملل متحد برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی دارد، نخواهد شد.
ماده 3 کُد سازمان همکاری اقتصادی و توسعه راجع به آزادی حرکت سرمایهها به اعضا اجازه داده است تا اقداماتی را که برای حمایت از منافع ملّی و اساسی شان ضروری میدانند یا اقداماتی را که برای آن جام تعهداتشان در راستای حفظ صلح و امنیت بینالمللی ضروری میدانند، اتخاذ نمایند.
ماده 24 معاهده منشور انرژی حاوی مقرره مشابهی در همین زمینه است اما در همین جا یک دولت عضو نمیتواند تعهدات معاهدهای خود در خصوص سلب مالکیت و حمایت از آشوبهای داخلی را لغو کند.
نفتا نیز در ماده 2102 خود به استثنا امنیت ملّی اشاره کرده است این مقررات به اعضا متعاهد قدرت صلاحدیدی وسیعی را در تصمیم گیری راجع به استناد به استثنائات شروط ملت کاملهالوداد بخشیده است. این استثنائات به شروط موجهه یا شروط خود قضاوتی معروفند، به ویژه این مقررات برای عضوی که در حالت جنگ واقعی است، لازم الرعایه نخواهد بود. تنها کافی است که هر دولت عضو به این نتیجه برسد که منافع ملّی اش تهدید شده است.
مبحث دوم. استثنائات خاص مبتنی بر تقابل
مقدمه:
علاوه بر استثنائات عام که فوقاً بیان گردید، تعدادی استثنا صلاحدیدی خاص معاهدهای نیز وجود دارد که نه تنها هر نوع تبعیضی را دربر میگیرد، بلکه خروج از معیار ملت کاملهالوداد در آینده را هم اجازه می دهد. چنین استثنائاتی به ویژه در رابطه با مناقصه عمومی، وامهای دولتی، یارانه ها، موافقتنامههای بیمه و مالکیت فکری مطرح می شود. اکثر موافقتنامههای دوجانبه حاوی استثنائات بسیار کمی در رابطه با معیار ملت کاملهالوداد هستند ولی اکثر آن ها واجد استثناء مالیاتی هستند و بسیاری از آن ها نسبت به موافقتنامههای ریو استثنا زدهاند اما شرایط و استثنائات به احتمال زیاد در زمانی که اعضای یک موافقتنامه افزایش مییابد، فزونی مییابد.
عنصر مشترکی که در بسیاری از موافقتنامههای سرمایهگذاری یافت می شود عبارت است از استثنائاتی که بر مبنای تقابل درج میشوند که به طور خاص حاکم بر مقررات ملت کاملهالوداد هستند.
در این قسمت سعی بر تحلیل غالبترین این استثنائات می شود:
بند اول. مالیات:
تمامی موافقتنامههای سرمایهگذاری که به موضوعات مالیاتی پرداختهاند حاوی استثنائاتی بر شرط ملت کاملهالوداد هستند، به این معنا که هیچ یک از اعضا متعاهد مجبور نیست به شرکای معاهدهای خود هر نوع مزیت یا منفعتی را که به کشور ثالث و سرمایهگذارانش بر طبق یک موافقتنامه دوجانبه به منظور اجتناب از اخذ مالیات مضاعف اعطا نموده است، تسری دهد.
زیرا در معاهدات اخیر، اعضا متعاهد حق خود مبنی بر وضع مالیات علیه سرمایهگذاران دیگر اعضا متعاهد را محدود ساخته اند، به این معنا که اعضا متعاهد جزئاً از حق خود نسبت به وضع مالیات بر سرمایهگذارانی که در سرزمین آن ها مستقر شدهاند به منظور اجتناب از مالیات مضاعف، صرف نظر نموده اند. چنین امری معمولاً بر مبنای تقابل رخ می دهد. هر عضو متعاهد میتواند از حقوق مالیاتی خود تنها به شرطی صرف نظر کند که عضو متعاهد دیگر نیز همان تعهد را بر عهده گیرد. بنابراین تسری چنین انصراف یکجانبهای به کشورهای ثالث از طریق معیار ملت کاملهالوداد، به ویژه در موضوعاتی که بار مالی دارد، قابل قبول نیست.
برای مثال ماده 3 معاهده دوجانبه سرمایهگذارای میان شیلی و مالزی مقرر می دارد:
“رفتار ملت کاملهالوداد در این معاهده نباید طوری تفسیر شود که اعضا متعاهد را مجبور سازد که به سرمایهگذاران دیگر اعضا متعاهد، منافع، ترجیحات یا مزایایی را تسری دهند که…
ب) بر طبق یک کنوانسیون بینالمللی یا موافقتنامه بینالمللی که عمدتاً یا کلاً راجع به وضع مالیات بوده و یا هر قانون داخلی که کلاً یا جزئاً به مالیات مربوط است، اعطا شده باشد.”
ماده 4 الگوی معاهداتی سرمایهگذاری هلند که به بررسی رفتار مالیاتی پرداخته است، در بخش دوم خود استثنائاتی را بر تعهدات راجع به رفتار ملت کاملهالوداد وارد کرده است:
ماده 4 مقرر می دارد: «در رابطه با مالیات ها، دستمزدها یا تعهدات گمرکی و تخفیفهای مالیاتی و معافیت ها، هر عضو متعاهد بایستی نسبت به اتباع هر عضو متعاهد دیگر که در سرزمین آن مبادرت به فعالیت اقتصادی میکنند، رفتاری را اعطا نماید که از نظر مطلوبیت کمتر از رفتار اعطا شده به اتباع خودش یا هر دولت ثالث دیگری که در همان شرایط قرار دارند نباشد. هر کدام از رفتارها که مطلوب تر بود اعمال می شود. اما منافع مالیاتی خاصی که بنا به یکی از دلایل ذیل اعطا می شود، نباید به حساب آورده شود:
الف) به دلیل وجود موافقتنامه اجتناب از مالیات مضاعف
ب) به دلیل مشارکت دولت عضو در یک اتحادیه گمرکی، اتحادیه اقتصادی یا نهادهای مشابه
3) بر مبنای تقابل با یک دولت ثالث»
مطابق بند1 ماده 41 موافقتنامه میان کشورهای حوزه افتا و سنگاپور، هیچ حق یا تعهدی در رابطه با موازین مالیاتی مطابق این بخش ایجاد یا تحمیل نخواهد شد، به استثنای آن چه که در این موافقتنامه مقرر شده است.
مطابق بند 2، ماده 40 بایستی نسبت به موازین مالیاتی که تابع تخطی از رفتار ملّی است و برای وضع موثر و عادلانه و یا جمع آوری مالیاتهای مستقیم ضروری است، اعمال شود.
مطابق بند 3، اگر یک دولت عضو، منافع خاصی را براساس موافقتنامه اجتناب از مالیات مضاعف، به سرمایهگذاران و سرمایههای هر دولتی اعطا کند، مجبور نیست که آن منافع را به سرمایهگذاران و سرمایههای دیگر دولت های عضو نیز تسری دهد.
بند دوم. مالکیت فکری:
اینجا فقط تکه های از پایان نامه به صورت رندم (تصادفی) درج می شود که هنگام انتقال از فایل ورد ممکن است باعث به هم ریختگی شود و یا عکس ها ، نمودار ها و جداول درج نشوندبرای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
رشته حقوق همه گرایش ها : عمومی ، جزا و جرم شناسی ، بین الملل،خصوصی…
در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند
اغلب موافقتنامههای دو جانبه سرمایهگذاری به طور کامل شرط ملت کاملهالوداد را در رابطه با مالکیت فکری اعمال کرده اند. اما این معاهدات تنها دربردارنده تعهدات الزام آور بعد از مرحله تأسیس و استقرار هستند. این الگویی است که در معاهدات سرمایهگذاری دوجانبه به کار می رود و غیر از الگوهای آمریکایی و اخیر کانادایی است که در آن تعهدات الزامآور به مرحله قبل از استقرار سرمایه نیز تعلق میگیرد.
تعهد به رفتار ملت کاملهالوداد تنها زمانی ایجاد می شود که حقوقی اعطا شده باشد. لذا کشور میزبان میتواند دستیابی به حق مالکیت فکری را مشروط به ایفای الزامات خاصی نماید. از قبیل این الزام که سرمایهگذاران میزبان هم از سطح حمایت مشابهی در کشور متبوع سرمایهگذار خارجی برخوردار شوند. علاوه بر این، بعضی از کنوانسیون های بینالمللی که به موضوع حمایت از حقوق مالکیت فکری پرداختهاند، نظیر کنوانسیون برن (1910) و کنوانسیون رُم (1964) صراحتاً به اعضا متعاهد اجازه انحراف از معیار ملت کاملهالوداد را در رابطه با تحصیل و محتوای حقوق خاص مالکیت فکری دادهاند. یعنی نسخهبرداری، مطابق این کنوانسیون ها رفتاری که از سوی یک دولت به اتباع دولت عضو دیگر اعطا می شود، عکس العمل رفتاری است که در کشور دیگر اعطا شده است. ماده 4 موافقتنامه تریپس سازمان تجارت جهانی بر این قاعده تأکید دارد: «در رابطه با حمایت از مالکیت فکری هر نوع سود، نفع، مزیت یا مصونیتی که از طرف یک عضو به اتباع کشور دیگر اعطا می شود، بایستی فوراً و بدون هر قید و شرطی به اتباع دیگر عضو نیز تسرّی یابد.» اما آن دسته از منافع، مزیت ها یا مصونیت هایی که مطابق با مقررات کنوانسیون برن 1971 یا کنوانسیون رم اعطا شدهاند، معاف از این تعهد هستند، زیرا رفتار اعطا شده ناشی از رفتار ملی نبوده است، بلکه ناشی از رفتاری بوده که در کشور دیگر اعطا شده است. بنابراین سرمایهگذار خارجی میتواند حقوق مالکیت فکری مشمول در کنوانسیون های برن و کنوانسیون رم را تحصیل یا از آن ها بهرهبرداری کند، تنها به شرطی که سرمایهگذاران کشور میزبان در برگشت از همان حقوق در کشور مربوط برخوردار شده باشند. موافقتنامههای سرمایهگذاری منطقهای اخیری که به مرحله قبل از استقرار سرمایه پرداختهاند استثنایی را در این رابطه قید نموده اند.
بند 5 ماده 1108 نفتا مقرر می دارد: «مواد 1102 و 1103 نسبت به اقداماتی که استثنائی بر تعهدات مندرج در ماده (3)17 (مالکیت فکری – رفتار ملی) بوده یا نوعی انحراف از آن تعهدات به حساب میآید، اعمال نمی شود».
بند 10 ماده 10 معاهده منشور انرژی مقرر می دارد: « علی رغم دیگر مقررات این معاهده، رفتار توصیف شده در بندهای 3 و 7 نبایستی درمورد حمایت از مالکیت فکری اعمال شود، بلکه چنین رفتاری بایستی در تطابق و تعامل با مقررات موافقتنامههای بینالمللی که برای حمایت از حقوق مالکیت فکری مقرر شدهاند و اعضاء متعاهد مذکور در آن ها عضویت دارند، معین شود.»
اما تا آن جا که به نفتا مربوط است، استثناء از رفتار ملت کاملهالوداد محدود به تقابل نشده است. بند 5 ماده 1108 نفتا استثناء از رفتار ملت کاملهالوداد را در رابطه با حقوق مالکیت فکری به طور کلی اجازه داده است.
بند سوم. اتحادیه اقتصادی منطقه ای
موافقتنامههای سرمایهگذاری در کشورهایی که عضو یک سازمان اقتصادی منطقهای هستند (REIO)، معمولاً دربردارنده شرطی است که به شرط ریو معروف است. مطابق با این شرط، اعضا ریو از تعهد به اعطا ملت کاملهالوداد نسبت به دولت های غیر عضو معاف هستند. هدف از این شرط این است که به اعضاء ریو اجازه داده شود تا از طریق آزادسازی سرمایهگذاری در داخل سرزمینهای شان، در فضایی سریع تر نسبت به موافقتنامههایی که با غیر عضوها منعقد میکنند، به پیش روند. برای مثال، ماده 3 معاهده دوجانبه سرمایهگذاری میان شیلی و مالزی مقرر داشته است: «رفتار ملت کاملهالوداد در این معاهده نبایستی به نحوی تفسیر شود که هر عضو متعاهد را مجبور به اعطاء ترجیح یا مزیتی به سرمایهگذاران دیگر اعضا متعاهد نماید که به دلیل عضویت آن در یک اتحادیه گمرگی، منطقه آزاد تجاری، بازار مشترک، اتحادیه پولی یا هر کنوانسیون بینالمللی مشابه دیگر یا دیگر اشکال همکاری منطقهای موجود یا غیرموجودی که در آینده به عضویت آن درمی آید به کشورهای ثالث اعطا کرده است.
الگوی 1998 معاهداتی سرمایهگذاری آلمان در ماده (3)3 خود به این نکته اشاره میکند: «چنین رفتاری نباید نسبت به مزایایی گسترش یابد که هر دولت متعاهد به سرمایهگذاران دولت های ثالث بر پایه عضویت یا مشارکت با آن ها در قالب یک اتحادیه اقتصادی یا گمرکی، بازار مشترک یا موافقتنامه تجارت آزاد اعطا کرده است.»
الگوی معاهداتی سرمایهگذاری هلند نیز به طور کلی استثناء زیر را بر تعهد رفتاری ملت کاملهالوداد مقرر داشته است. مطابق ماده 3: «چنان چه هر یک از اعضا متعاهد، منافع خاصی را به اتباع دولت های ثالث براساس موافقتنامههای تأسیس اتحادیههای گمرکی، اتحادیههای اقتصادی، اتحادیههای پولی یا نهادهای مشابه و یا بر مبنای موافقتنامههای موقتی نسبت به چنین اتحادیهها یا نهادهایی اعطا نماید، نبایستی مجبور به اعطا همان منافع به دیگر اتباع اعضا متعاهد شود.»
در همین رابطه ماده 40 موافقتنامه میان کشورهای حوزه افتا و سنگاپور مقرر می دارد، «چنان چه هر یک از اعضا متعاهد، رفتار مطلوب تر را به سرمایهگذاران هر دولت دیگر یا سرمایه گذاری های آن ها بر طبق موافقتنامه آزاد تجاری، اتحادیههای گمرکی یا موافقتنامههای مشابهی که آزادی معتنابه سرمایه گذاری ها را مقرر می دارد، اعطا کند نبایستی مجبور به اعطا چنین رفتاری به سرمایهگذاران دیگر اعضا یا سرمایه گذاری های آن ها باشد. اما اگر طرف دیگر درخواست کند، فرصت کافی برای مذاکره حول منافع اعطایی داده خواهد شد…» . بدون وجود چنین شرطی، شرط ملت کاملهالوداد میتوانست اعضاء ریو را به طور یک جانبه وادار به اعطاء مزایای ناشی از عضویت در ریو به سرمایهگذاران کشورهای غیر عضو کند.
چنین تعهدی میتواند سبب بروز وضعیتهای پیچیدهای شود، بنا به دلایل ذیل:
1. آزادسازی سرمایه در ریو معمولاً مبتنی بر وجود قواعد عام و مشترک است. تمامی اعضاء تعهدات یکسانی را بر عهده میگیرند. یک دولت غیر عضو بر طبق شرط ملت کاملهالوداد میتواند منتفع از تمامی مزایای حاصل از آزادسازی سرمایه در داخل شود، بدون این که متقابلاً تابع تعهدات ناشی از عضویت در ریو باشد و لذا موجب یک وضعیت استیفای بلاعوض می شود.
2. مفهوم اتحاد در یک ریو، ماهیتاً از روشهای آزادسازی سرمایه که عموماً در موافقتنامههای سرمایهگذاری بینالمللی به کار می رود متفاوت است. مطابق با موافقتنامههای اخیر، آزادسازی سرمایه مبتنی بر معیار عدم تبعیض است. یعنی سرمایهگذاران خارجی نبایستی بهره مند از رفتاری شوند که از نظر مطلوبیت کمتر از رفتار اعطا شده به سرمایهگذاران داخلی و دیگر سرمایهگذاران خارجی است. بالعکس، آزادسازی سرمایه در ریو میتواند منتهی به حذف تمامی موانع غیرموجه بر سر راه سرمایهگذاری شود، اعم از تبعیضی یا غیر تبعیضی، (نظیر اتحادیه اروپا). بدون وجود قید استثناء بر معیار ملت کاملهالوداد، چنین حقوقی از طریق ریو به غیر عضوها بر طبق اعمال یک جانبه اعطاء خواهد شد.
3. در یک ریو هیچ دولت عضوی نمیتواند به طور انفرادی بر مبنای عملکرد اختیاری، تصمیم گیری نماید. برای مثال، در اتحادیه اروپا هر یک از دولت های عضو منفرداً صلاحیت خود در آزادسازی سرمایهگذاری داخلی را به اتحادیه واگذار کرده است. توسعهی ضمنی چنین صلاحیتی به روابط خارجی ریو از طریق شرط ملت کاملهالوداد، مشمول اساسنامه ریو نخواهد شد.
4. کشورهای ثالث ممکن است خارج از چارچوب اساسنامه ریو باشند و مشارکتی در روند تصمیم گیریهای داخلی که منتج به آزادسازی سرمایههایی شود نداشته باشند. همین طور نسبت به آراء صادره از دیوان ریو ملتزم نخواهند بود. نظیر، دیوان دادگستری اروپایی. علاوه بر این در
